ادموند موری درحال رانندگی در قلب ارتفاعات ، با گریه همسر سابقش متوجه میشود پسر 7 ساله‌شان در اردوگاه ناپدید شده است. خیلی زود مشخص میشود که پسرشان ربوده شده و اکنون ناامیدی آنها را فرا می‌گیرد و...
با توجه به معجزه ای که در مورد منقبض شدن تومور سرطانی هزل رخ داده و چند سال وقت برایش فراهم آورده، او تا کنون در انتهای خط زندگیش بوده و منتظر آخرین ورق داستان زندگیش است. اما یک برنامه ی پیچیده ای در گروه بچه های سرطانی سبب ورود پسری به اسم آگستیوس واترز می شود که باعث می شود زندگی هزل دوباره از نو نوشته شود...
این فیلم که بر اساس یک رمان ساخته شده، داستان پنج خواهر را روایت می کند که در انگلستان زندگی می کنند. با آمدن یک مرد ثروتمند جوان، «آقای بینگلی» و دوستش «آقای دارسی» به محله‌ی آنها، زندگی این خواهران زیر و رو می شود.
نامزد دریافت 4 اسکار 13 بار برنده جایزه و 59 بار نامزد دریافت جایزه
یک سفینه فضایی حامل هزاران نفر از مردمانی ست که قصد سفر به یک سیاره دور را دارند، ولی یکی از محفظه‌های خواب مشکل پیدا می کند و در نتیجه یکی از مسافران ۹۰ سال زودتر از موعد مقرر از خواب بیدار می شود و زمانی که میبیند به تنهایی در حال پیر شدن و مُردن است تصمیم می‌گیرد مسافر دیگری را نیز بیدار کند و ...
نامزد دریافت 2 اسکار 1 بار برنده جایزه و 12 بار نامزد دریافت جایزه
«ویلیام پریش» (هاپکینز) مردی است بسیار ثروتمند و ذی نفوذ که یک امپراتوری چند رسانه ای جهانی را سرپرستی می کند. او یک شب علایم سکته ی قلبی را در خود احساس می کند و مردی اسرارآمیز و بیگانه به نام «جو بلک» (پیت)، که در اصل ملک الموت است، به دیدار او می آید...
داستان فیلم زندگی پسر ثروتمندی به نام ویل است که زندگی موفقی دارد ولی در یک حادثه ناگوار توانایی حرکتش را از دست میدهد و ادامه زندگیش رو مجبور است بر روی ویلچر باشد و از طرف دیگر دختری به نام لو دنبال شغل میگردد و پرستار ویل میشود و …
مخترع دیوانه ای (پرایس) با عشق و علاقه، موجودی مصنوعی به نام «ادوارد» (دپ) می سازد. «ادوارد» تمامی استانداردهای جسمانی بشر را داراست و فقط دست هایش مشکل دارد. (مخترع، موقتا یک جفت قیچی در انتهای دست های او کار گذاشته است.) ولی مخترع مهربان می میرد و «ادوارد» تنها می شود...
نامزد دریافت 1 بار برنده جایزه 9 بار برنده جایزه و 24 بار نامزد دریافت جایزه
در سال 1942، یک افسر اطلاعاتی در شمال آفریقا با یک زن جنگنده فرانسوی در یک ماموریت مرگبار در پشت خطوط دشمن آشنا می شود. هنگامی که آنها در لندن دوباره یکدیگر را ملاقات می کنند، شروعی برای رابطه عاشقانه آنها رقم می خورد و ...
نامزد دریافت 1 بار برنده جایزه 2 بار برنده جایزه و 10 بار نامزد دریافت جایزه
یک مرد جوان تنها وارد خانه ی خالی افرادی که در مسافرت هستند، می شود و مدتی را در آنجا زندگی می کند، بدون اینکه چیزی بدزدد. کار او همین است، تا اینکه وارد خانه ای می شود، و زنی را در آنجا می یابد که بشدت از شوهرش کتک خورده است...
